۱۳۸۹ مهر ۴, یکشنبه

عاشق ، عشق را به معشوق ترجيح مي دهد

عشق تجربه مشترك ميان دو انسان است اما اين حرف به اين معنا نيست كه هردو نفر درگير در اين ماجرا تجربه يكسان را پشت سر مي گذرانند  در اين ارتباط يك عاشق و يك معشوق وجود دارد اما هر دو از نقاط متفاوتي مي آيند. 
اغلب معشوق فقط عامل برانگيزاننده براي عشقي است كه آرام آرام  و سالها درعاشق خانه مي كند عاشق با تمام وجود احساس مي كند در اين عشق تنهاست ،پس براي او فقط يك كار مي ماند بايد به بهترين شكل ممكن براي اين عشق خانه اي در وجود خود بسازد
 معشوق هم مي تواند داراي هر مشخصاتي باشد  ديوانه ترين آدمها  هم مي توانند  باعث وجود عشقي  شوند .مي توان معشوقي را در نظر گرفت سست عنصر، با موهاي چرب و ژوليده و روحيه شيطاني ‏،عاشق مكن است اين ويژگي ها را ببيند  اما ذره اي در عشق او تاثير نگذارد  بنابراين ارزش و كيفيت هر عشق تنها بوسيله خود عاشق معلوم مي شود به همين دليل بيشتر ما عشق را به معشوق ترجيح مي دهيم .
همه دوست دارند عاشق باشند و حقيقت اين است كه ناخود اگاه  خيلي از افراد دوست ندارند  معشوق كسي باشند  معشوق از عاشق مي ترسد و نفرت دارد  و اين دلايل  مشخصي دارد  زيرا عاشق براي رسيدن به معشوق  دست به هر كاري  مي زند  حتي ايگر اين كار فقط باعث رنج خود او شود .......
 منبع :داستان کوتاه قصیده کافه غم نوشته کارسون مک کولرز
كتاب را از اينجا مي توانيد بخوانيد و بشنويد 

هیچ نظری موجود نیست: