علی زادمهر:اكران فيلمهاي جديد روي پرده درحالي از امروز در سينماهاي تهران آغاز ميشود كه اين روزها بحث كاهش مخاطبان سينما و عدم استقبال آنها از فيلمهاي روي پرده بسيار مطرح ميشود تا جايي كه شوراي عالي سينما كه شامل 193 نفر از تهيهكنندگان فعال سينماي ايران هستند؛ با انتشار نامهاي نگراني خود را از اين امر اعلام كردند و حتي خطر ورشكستگي را گوشزد كردندعدم استقبال مخاطبان از سينماي ايران اتفاقي است كه از ابتداي سال جاري و با استقبال نكردن تماشاگران از فيلمهاي روي پرده آغاز شده است و با گذشت شش ماه از سال از مجموع 35 فيلمي كه تا امروز رنگ پرده را به خود ديدهاند هيچكدام از آنها به فروش ميلياردي نرسيدهاند در حالي كه در سال گذشته فيلم سينمايي اخراجيهاي 2 كه در عيد نوروز اكران شد به فروش نزديك به سه ميليارد رسيد و حتي فيلم درباره الي نيز كه در زمان تحولات انتخاباتي اكران شد به فروشي نزديك به يك ميليارد و دويست ميليون تومان رسيد.
مقايسهاي بين دو نيمه اكران در سال 1388 و 1389 عمق فاجعه را به خوبي نشان ميدهد در نيمه اول سال 1388 فيلمهاي اخراجيهاي 2 سه ميليون و 756 هزار تومان، درباره الي يك ميليون و 175 هزار تومان، پسر تهروني 945 هزار تومان، سوپراستار 900 ميليون تومان، خروس جنگي 895 ميليون تومان، كيش و مات 450 ميليون تومان و پستچي سه بار در نميزند 395 ميليون تومان فروش دست يافته بودند يعني در شش ماه اول سال 88 نزديك به نه ميليارد 700 ميليون تومان از طريق فروش بليط پول در چرخه اقتصادي سينماي ايران به گردش درآمده است.
در حالي كه در شش ماهه اول امسال (89) فيلم پوپك و مشماشاءالله 965 ميليون تومان، پسر آدم دختر حوا 823 ميليون تومان، تسويه حساب 735 ميليون تومان، افراطيها 714 ميليون تومان، دموكراسي تو روز روشن 675 ميليون تومان، چهلسالگي 491 ميليون تومان و طلا و مس 460 ميليون تومان فروش داشتهاند و در مجموع به رقمي نزديك به پنج ميليارد 300 ميليون تومان رسيده است و اين يعني عملا ميزان فروش و حضور مخاطبان سينماي ايران نصف شده است.
اين امر در حالي است كه هر ساله بعد از پايان ماه مبارك رمضان در زمان اكران فيلمهاي عيد سعيد فطر سينماها با يك جهش در فروش مصادف ميشدند امري كه امسال نيز اتفاق نيفتاد.
اگر در سال 88 فيلمهاي دوخواهر، بيپولي،زندگي شيرين ،ترديد توانستند به فروش قابل ملاحظه اي دست يابند اما امسال فيلمهاي يك جيب پرپول با فروش معادل327 ميليون تومان ،يك اشتباه كوچولو به فروش معادل 256 ميليون تومان ،فاصله با فروش 175 ميليون تومان و از ما بهترون با فروش 260 ميليون تومان در مجموع نتوانستند تا درآمد سال قبل را به دنبال داشته باشند.يعني در مجموع فروش هر چهار فيلم با زحمت به يك ميليارد تومان مي رسد و اين فروش در زماني كه ساخت هر كدام از اين فيلمها حداقل 400 ميليون تومان هزينه دارد سودي براي تهيه كننده ندارد زيرا حدود 47 درصد از فروش يك فيلم به سينمادار ،5 درصد به شهرداري 10 درصد به پخش كننده فيلم ،8درصد تبليغات و اطلاع رساني و فقط 30 درصد از آن به تهيه كننده مي رسد
به دنبال پيدا شدن اين مشكل اهالي سينما به فكر عيبيابي افتادهاند عدهاي معتقدند كه فيلمهاي سينماي ايران جذابيت گذشته را ندارد و به همين دليل مردم استقبال نميكنند، عدهاي ديگر هزينه بالاي رفتن به سينماها را دليل اصلي پايين بودن مخاطبان سينما ميدانند.
گروهي ديگر نيز عدم اطلاعرساني صحيح فيلمها در تلويزيون، شكست طرح افطار تا سحر، نبود تبليغات مناسب، مدت كوتاه اكران فيلمها و ورود سريع فيلمها به شبكه نمايش خانگي، عدم احترام به مخاطب در سينماها را دليل اصلي عدم استقبال مخاطبان سينما ميدانند. اما گروهي نيز مانند فرزاد موتمن معتقدند كه مردم 20 سال است كه سينما را از سبد فرهنگي خود خارج كردهاند و امروز اگر فيلم ميبينند ترجيح ميدهند در خانه فيلم ببينند.
مقايسهاي بين دو نيمه اكران در سال 1388 و 1389 عمق فاجعه را به خوبي نشان ميدهد در نيمه اول سال 1388 فيلمهاي اخراجيهاي 2 سه ميليون و 756 هزار تومان، درباره الي يك ميليون و 175 هزار تومان، پسر تهروني 945 هزار تومان، سوپراستار 900 ميليون تومان، خروس جنگي 895 ميليون تومان، كيش و مات 450 ميليون تومان و پستچي سه بار در نميزند 395 ميليون تومان فروش دست يافته بودند يعني در شش ماه اول سال 88 نزديك به نه ميليارد 700 ميليون تومان از طريق فروش بليط پول در چرخه اقتصادي سينماي ايران به گردش درآمده است.
در حالي كه در شش ماهه اول امسال (89) فيلم پوپك و مشماشاءالله 965 ميليون تومان، پسر آدم دختر حوا 823 ميليون تومان، تسويه حساب 735 ميليون تومان، افراطيها 714 ميليون تومان، دموكراسي تو روز روشن 675 ميليون تومان، چهلسالگي 491 ميليون تومان و طلا و مس 460 ميليون تومان فروش داشتهاند و در مجموع به رقمي نزديك به پنج ميليارد 300 ميليون تومان رسيده است و اين يعني عملا ميزان فروش و حضور مخاطبان سينماي ايران نصف شده است.
اين امر در حالي است كه هر ساله بعد از پايان ماه مبارك رمضان در زمان اكران فيلمهاي عيد سعيد فطر سينماها با يك جهش در فروش مصادف ميشدند امري كه امسال نيز اتفاق نيفتاد.
اگر در سال 88 فيلمهاي دوخواهر، بيپولي،زندگي شيرين ،ترديد توانستند به فروش قابل ملاحظه اي دست يابند اما امسال فيلمهاي يك جيب پرپول با فروش معادل327 ميليون تومان ،يك اشتباه كوچولو به فروش معادل 256 ميليون تومان ،فاصله با فروش 175 ميليون تومان و از ما بهترون با فروش 260 ميليون تومان در مجموع نتوانستند تا درآمد سال قبل را به دنبال داشته باشند.يعني در مجموع فروش هر چهار فيلم با زحمت به يك ميليارد تومان مي رسد و اين فروش در زماني كه ساخت هر كدام از اين فيلمها حداقل 400 ميليون تومان هزينه دارد سودي براي تهيه كننده ندارد زيرا حدود 47 درصد از فروش يك فيلم به سينمادار ،5 درصد به شهرداري 10 درصد به پخش كننده فيلم ،8درصد تبليغات و اطلاع رساني و فقط 30 درصد از آن به تهيه كننده مي رسد
به دنبال پيدا شدن اين مشكل اهالي سينما به فكر عيبيابي افتادهاند عدهاي معتقدند كه فيلمهاي سينماي ايران جذابيت گذشته را ندارد و به همين دليل مردم استقبال نميكنند، عدهاي ديگر هزينه بالاي رفتن به سينماها را دليل اصلي پايين بودن مخاطبان سينما ميدانند.
گروهي ديگر نيز عدم اطلاعرساني صحيح فيلمها در تلويزيون، شكست طرح افطار تا سحر، نبود تبليغات مناسب، مدت كوتاه اكران فيلمها و ورود سريع فيلمها به شبكه نمايش خانگي، عدم احترام به مخاطب در سينماها را دليل اصلي عدم استقبال مخاطبان سينما ميدانند. اما گروهي نيز مانند فرزاد موتمن معتقدند كه مردم 20 سال است كه سينما را از سبد فرهنگي خود خارج كردهاند و امروز اگر فيلم ميبينند ترجيح ميدهند در خانه فيلم ببينند.
اما يك نكته اساسي در سينماي ايران به عنوان اساسيترين مشكل بيان نميشود اينكه هنوز سينماي ايران تكليف خود را با خودش روشن نكره است گروهي از تهيهكنندگان معتقد به حمايت صد درصد دولت هستند و گروهي نيز معتقدند كه دولت نبايد حمايت كند از طرفي دولت نيز به دنبال هدايت، تصميمگيري و نظارت در سينما است و اين امر باعث شده است تا سود سينماي ايران به دليل حمايت دولت از توليد در توليد باشد و اكران سينماها سودي براي تهيهكننده به دنبال نداشته باشد و شايد يكي از دلايل ورود فيلم به شبكه نمايش خانگي همين سود در مرحله فروش كپيرايت است.
با اين همه از امروز سه فيلم سن پترزبورگ به كارگرداني بهروز افخمي، ملكسليمان به كارگرداني شهريار بحراني و نخودي به كارگرداني جلال فاطمي از امروز در حالي روانه اكران سينماها شده است كه هر سه آنها هزينههاي زيادي براي توليد به دنبال داشتهاند و اميد است كه در مرحله اكران موفق باشند. آيا اين سه فيلم ميتوانند رونق را به سينماهاي تهران بازگردانند اي سوالي است كه بايد در پايان اكران پرسيد
پ.ن:این مطلب در خبرگزاری ایلنا (اینجا) نیز منتشر شده است
۵ نظر:
درود
تمام مواردی که ذکر کردید می تواند در ورشکستگی تدریجی اثر بگذارد.در شرایطی که بسیاری از سالن های سینما کیفیت لازم را برای نمایش ندارند و بلیط ها بسیار گران است مردم ترجیح می دهند این فیلم ها را پس از مدتی از ویدئو کلوپهادریافت کنند.از طرفی فیلم هایی که ساخته می شود اکثرا یک محتوا و یک سبک است. امسال انقدر سطح کیفی فیلم ها پایین آمده که مردم ترجیح می دهند در خانه بنشینند و سریال های مزخرف فارسی وان را نگاه کنند.همچنین دولتی شدن بیشتر سینما این خطر ورشکستگی را بیشتر کرده است...
ممنون علی جان
افتخار دادی.
شاید اگر یک کم به الناز شاکر دوست استراحت بدند بگذارند بقیه بازیگر ها بیان رو کار، شاید فروش فیلم ها بالاتر بره، شاید هم نره. شاید.
شاید اگر یک کم به الناز شاکر دوست استراحت بدند بگذارند بقیه بازیگر ها بیان رو کار، شاید فروش فیلم ها بالاتر بره، شاید هم نره. شاید.
سلام بر شما
مقوله ای را درمورد خواندیدنی به بحث گذاشته ایم
امید که با نقد ونظری بر آگاهی ما بیفزایید
ارسال یک نظر