جامعه مرد سالار ایران باعث شده است که اکثر فرصتهای شغلی در دست مردان باشد و این امر زنان را وارد بازی میکند تا برای بدست آوردن فرصتهای شغلی به هر ترفندی دست بزنند و دوستی های خود را بر اساس موقعیت فرد مقابل انتخاب کنند در این میان حتی به هم جنسان خود نیز رحم نمی کنند وبه راحتی دوستی های قدیمی خود را فدای بدست اوردن یک مرد میکنند...
بارها شده است که بطور مثال با هنرمندی و یا اهل حرفه ای در سینما و یا صاحب شرکتی به جشنواره ای رفته ام و یا در مکانی عمومی عده ای از دوستان و آشنایان مونث من را همراه با اهل حرفه ای دیده اند دوستان مونث به محض اینکه متوجه شده اند فرد مقابل قصد انجام پروژه ای سینمایی و یا فعالیتی اقتصادی را دارد برای بدست آوردن او دوستی خود را با من محکم تر کرده اند و یا بدون شناخت از روحیات اخلاقی و و شغلی فرد همراه من با او طرح دوستی ریخته اند ...
نکته جالب تر اینجاست که به راحتی زیر آب دوست چندین ساله خود را میزنند تا مبادا آن دوست جای آنها را در آن پروژه بگیرد ،حال اگر مرد صاحب پروژه انسان بی اخلاقی باشد وبه دنبال دست یابی به منویاتی غیر کاری همچون سکس باشد و از قضا از لحاظ ارتباطی هم قوی باشد با استفاده از یک حقه، معامله ای دو سر سود را انجام می دهد و در این میان آن کسی که بازنده است زنان هستند.در جدالها و رقابتهای زنان با یکدیگر همیشه سود به نفع مردان است و این زنان هستند که نه تنها به حق خود نرسیده اند بلکه دوستی های قدیمی خود و قدرتی را که از جمع شدن در کنار هم به دست میآورند را نیز از دست می دهند زیرا که زاویه ای که زنان به مناسبات و روابط نگاه میکنند با زاویه دید مردان بسیار متفاوت است. برای بیشتر مردان قبل و بعد ازیک ارتباط و یا معامله هیچ اهمیتی ندارد بلکه مهم سودی است که در زمان معامله و ارتباط کسب میکنند.
مردان این جمله را بسیار بکار میبرند "که زن با زن فرقی ندارد این نشد یکی دیگه"
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر