کامران نجف زاده در سفری که همراه ریس جمهور به آمریکا رفته بود مستندی ساخته بود در مورد نیویورک و در آن سعی کرده بود تا فضای شهری نیویورک را ترسیم کند ولی موفق نبود به دلیل اینکه نجف زاده با دید یک مستند ساز ایرانی و به نوعی حتی دولتی به آمریکا رفته است و مشخص است وقتی کسی با این دید به شهری متفاوت با شهر خود می رود سلایق و دیدگاهای متفاوتی دارد و با خط کش خود آن را اندازه گیری می کند و خط کش نجف زاده هم بسیار از مسایلی را که در امریکا آزاد است را خلاف می داند.
از مستند نجف زاده مشخص نبود که می خواهد چه چیزی را ثابت کند اینکه مردم نیویورک به قانون عمل می کنند و آن را رعایت می کنند و یا اینکه بسیاربی قانون هستند و به همین دلیل پلیس در همه جای شهر حضور دارد.
نجف زاده سعی داشت تصویری منفی از ایرانیان ساکن آمریکا نشان بدهد به همین دلیل هیچ اشاره ای به ایرانیان موفقی که در آمریکا در شرکتهای مهمی کار می کنند نکرد و بالاترین آرزوی آنان را خوردن کله پاچه می دید.
اگر مردم آمریکا خبر ندارند که ایران کجاست پس چرا صدا و سیما مدام تبلیغ می کند که رسانه های آمریکای مردم آمریکا را علیه ایران تحریک می کنند آیا صدا وسیما غلو می کند و یا اینکه مردم آمریکا به رسانه ها توجهی ندارند.
این مستند در زمانی پخش شد که بحث تاسیس دفتر حافظ منافع امریکا در ایران مطرح است و عده ای در ایران مخالف آن هستند و نجف زاده در این مستند بر روی شناخت دو ملت ایران و آمریکا تاکید کرد البته بیشتر سعی داشت تا بر لزوم شناخت آمریکای ها از ایران تاکید کند آیا این کار نجف زاده سهوی بوده است.
آقای نجف زاده عزیز آن مردی که در نیویورک بی خانمان است و در کنار خیابان زندگی می کند و آهنگ می زند هیچ کار خاصی برای کشورش انجام نداده است و بدون هیچ فعالیتی در نیوریورک زندگی می کند و شکم خود را با غذاهای تستی سیر می کند نه مانند ایران که جانباز شیمیایی به دلیل نداشتن اجاره خانه در کنار خیابان زندگی می کند و یا دانشجوی لیسانس و فوق لیسانس به دلیل نبود کار باغچه آب می دهد و یا اینکه در خیابان های تهران موسیقی می زند.
آقای نجف زاده لطفا سری هم به تهران بزن و از تهران هم یک مستند بساز به دیوارهای شهر نگاه کن وببین دیوارهای شهر محلی شده است برای تبلیغ تخلیه چاه توالت و فروش کلیه؛ لطفا یک سری به توالت های عمومی شهر در میدان ونک بزن وببین که دانشجوی لیسانس حقوق درتوالت عمومی کار می کند
کمی از محل زندگیت پایین بیا و ببین که در مرکز تهران مردم از صبح تا شب کار می کنند و زنان آنقدر کار می کنند که حتی فرصت ندارند به کودکان خود شیر بدهند و باید برای دادن شیر به بچه های خود مرخصی شیر دهی بگیرند
کمی پایین بیا و ببین در حالی که حقوق کارگر ساختمانی روزی20هزار تومان است و درآمدروزانه راننده تاکسی نزدیک به 50 هزار تومان ,حقوق معلم 500 هزار تومان در ماه است و حقوق یک خبرنگار 380 هزار تومان....
کمی پایین بیا وببین که زنان باید اول زیبا باشند تا در شرکتی خصوصی استخدام شوند
کمی پایین بیا وببین که در ادارات دولتی کار آمدی مهم نیست و بله قربان گو بودن و پارتی داشتن شرط استخدام شدن است
کمی پایین بیا و نشان بده در پارک ملت برسر ساندویچ شتر مرغ چه آبروی از این ملت رفته است و....
لطفا کمی پایین بیا؛اقای نجف زاده لطفا یک مستند هم در مورد تهران بساز
پ.ن:صحنه ای که در آن دختر امریکای گفت ایران نزدیک ایتالیا و فرانسه است یک حس خوبی در من بوجود امد یک لحظه از ان حس بد جبر جغرافیایی که محسن نامجو می گوید رها شدم
۸ نظر:
دمت گرم خیلی خوب نوشتی
سلام آقاي زاد مهر
وبلاگ بسيار زيبا و پرمحتوايي داريد .
خوشحال مي شوم كه از وبلاگ يك همكار اردبيلي هم ديدن كنيد.
موفق و پيروز باشيد .
سلام آقاي زاد مهر
وبلاگ بسيار زيبا و پرمحتوايي داريد .
خوشحال مي شوم كه از وبلاگ يك همكار اردبيلي هم ديدن كنيد.
موفق و پيروز باشيد .
salam
intor ke migi ranandeh taksi ba
50000tooman roozi ,mahi 1500000 daramad darand in ke alie
pas mikhasti ranandeh taksi 10000000toonam dar amad dashteh
bashand
age mahi 500000 toman ham kharje mashin kone ba 1000000 mishe hame kar kard
آخه كدوم معلم معمولي ايي پيدا مي شه كه حقوقش ماهي پونصد تومان باشه ؟ من كه نديدم .شايد معلم هاي تهران از اين نظر هم بر شهرستاني ها برتري داشته باشن .
آقاي نجف زاده رو جدي نگيريد ! اون از اينايي هست كه با باد مي ياد وباباد مي ره .بديش اينه كه در مورد او اين نكته رو همه مي دونند ولي معلوم نيست چرا خودشو به نفهمي زده !
واقعا پست پرمحتوایی بود ...
"آن مردی که در نیویورک بی خانمان است و در کنار خیابان زندگی می کند و آهنگ می زند هیچ کار خاصی برای کشورش انجام نداده است و بدون هیچ فعالیتی در نیوریورک زندگی می کند " ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شما از كجا چنين برداشتي داشتي؟
"کمی از محل زندگیت پایین بیا و ببین که در مرکز تهران مردم از صبح تا شب کار می کنند و زنان آنقدر کار می کنند که حتی فرصت ندارند به کودکان خود شیر بدهند و باید برای دادن شیر به بچه های خود مرخصی شیر دهی بگیرند"؟؟؟؟
منم از جنوب تهرانم
انگاري شما بيشتر از اقاي نجف زاده با مركز يا جنوب تهران نا اشنايين .
لطفا به خاطر منافع خودتون از ما مايه نذارين
سلام درسته که ما خیلی مشکل داریم اما اگه یه نفر پیدا شد اینا رو تو تلویزیون اون مرده!!!
شما هم کاسه ی داغتر از آش نشو راست میگی برو توی پخش زنده اینا رو تو تلویزیون بگو
ارسال یک نظر