۱۳۸۷ بهمن ۳, پنجشنبه

Fox hunt

شکار روباه
می گویند: آقا محمد خان قاجار که اخته بود ونمی توانست برای خود زوجی اختیار کند علاقه فراوانی به شکار روباه داشت اودر مراسم شکار روباه سواربراسب خود روباه را تا جای که اسبش نفس داشت تعقیب می کرد بصورتی که تمام یال اسب و تنش خیس عرق می شد ولی محمد آقا خان دست بردارنبود و چشم از دم خاکستری روباه برنمی داشت . ..
بعد از گرفتن روباه زنگوله ای را بر گردن روباه می بست و رهایش می کرد روباه بیچاره نیز پا به فرار می گذاشت و با شنیدن صدای زنگ فکر می کرد که سگها دنبالش هستند اما بعد کم کم متوجه می شد که صدای زنگ از زنگوله گردن خودش است و این تازه آغاز بدبختی های روباه بود...
روباه بیچاره به دلیل وجود صدای زنگوله نمی توانست شکار کند و مدتهای مدیدی گرسنه می ماند البته روباه گرسنگی را با مردار خواری حل می کرد اما دیگرهرگز نمی توانست جفتی برای خود اختیار کند چون با به صدا درآمدن صدای زنگوله روباهای ماده به خیال اینکه سگها حمله کرده اند فرارمی کردند و روباه بیچاره تا آخرعمرتنها می ماند...*
*نمایش شکار روباه به نویسندگی و کارگردانی علی رفیعی

۲ نظر:

ناشناس گفت...

چه شكنجه جالبي. ولي آخه چه پدر كشتگي با اين بيچاره ها داشت؟

ناشناس گفت...

حیوانات آن زمان چه بلند اقبال بودند که حضرت والا فقط اخته بودند!