۱۳۸۸ دی ۱۷, پنجشنبه

He didn't take the time to lie

عزیزم سلام ، اول مبارک باشه این همه دلتگیهات ...
و اما بعد
عزیزم به من چه خودت حرمتهارو شکستی پای عهدت ننشستی ...
عزیزم خودت گفتی اگر میتونی آرامش منو ببر و دیدی که بردم .
عزیزم تو برعکس من کم آوردی و رفتی اول راه...
عیزیزم من مقصر نیستم، من که مثل برج سنگی جلوی چشمهات بروی زمین ریختم
عزیزم خودت افتادی به لات بازی و گفتی نشونم بده چه رنجی داره کارهای باهات کردم ...
عزیزم حالاهم دارم دینمو ادا می کنم ...
عزیزم دید قول دادم تو خجالت محبتات نمونم دیدی که پای حرفمم موندم
آخه عزیزم من به تو مدیونم ...
به قول دیوید کاراداین( اینجا) در ابتدای فصل اول بیل را بکش( اینجا) :

Do you find me sadistic

Id like to believe you are aware enough/ even now

To know that there is nothing sadistic in my actions

But not you

No kiddo

At this moment

This is me at my most masochistic

راستی نانسی سیناترا( اینجا )یک جا حرف خوبی زده است اونجا که میگه :

Now he's gone, I don't know why
And till this day, sometimes I cry
He didn't even say goodbye
He didn't take the time to lie.

یک مطلب دیگه ،محسن چاووشی می گفت : دو تا سیگا مونده رومیز یکی ماتیکی یکی تمیز تو که گفتی تنها بودی پس کی بوده اینجا عزیز...

هیچ نظری موجود نیست: