۱۳۸۸ آذر ۲۰, جمعه

مناظره منبر و دار

يكي از اشعار زيباي استاد شهريار قطعه مناظره منبر و دار است كه در ابتداي كتاب فرهنگ مهاجم ، فرهنگ مولد جلال رفيع آمده است:
مناظره منبر و دار
منبر از پشت شيشه مسجد........... چشمش افتاد و ديد چوبه دار

عصبي گشت وغيضي و غضبي......بانگ زد كه اي خيانتكار

توهم از دودمان ما بودي .............. سخت وحشي شدي و وحشتبار

ما سر و كارمان به صلح و صلاح ..... تو به جرم و جنايتـت سرو كار

نرده كعبه حرمتش كم بود ................. كه شدي دار شحنه، شرم بدار

دار بعد از سلام و عرض و ادب ..........وز گناه ناكرده استغفار

گفت ما نيز خادم شرعيم ....................صورت اخيار گير يا اشرار

هركجا پند و بند در ماند ....................نوبت دار مي رسد ناچار

منبري را که گيرو دارش نيست .........همه از دور و بر كنند فرار

ليك منبر فرو نمي­‌آمد ...................... باز بر مركب ستيزه سوار

دارهم عاقبت ز جا در رفت ............ رو به در تا كه بشنود ديوار

گفت اگر منبر تو منبر بود.............. كار مردم نمي كشيد به دار

۱ نظر:

ناشناس گفت...

باسلام خدمت شما وبلاگنویس محترم . وبلاگ زیبایی دارید له همین دلیل شما بنده وبلاگتونو لینک کردم . شما نیز اگر مایل بودید می توانید وبلاگ بنده را با نام شکوفه های خرم لینککنید .
باتشکر بسم الله خرّمی
azhar-khorram.blogfa.com