fsdhv تن تو ظهر تابستونو بیادم میاره
رنگ چشمهای تو بارونو بیادم میاره
وقتی نیستی زندگی فرقی با زندون نداره
قهر تو تلخی زندونو بیادم میاره
من نمازم تو رو هر روز دیدنه
از لبت دوست دارم شنیدنه
تو بزرگی مثه اون لحظه که بارون میزنه
تو همون خونی که هر لحظه تو رگهای منه
تو مثه خواب گل سرخی لطیفی مثه خواب
من همونم که اگه بی تو باشه جون میکنه
من نمازم تو رو هر روز دیدنه
از لبت دوست دارم شنیدنه
تو مثه وسوسه شکار یک شاپرکی
تو مثه شوق رها کردن یک بادبادکی
تو همیشه مثه یک قصه پر از حادثه ای
تو مثه شادی خواب کردن یک عروسکی
من نمازم تو رو هر روز دیدنه
از لبت دوست دارم شنیدنه
تو قشنگی مثه شکلهایی که ابرها میسازند
گلای اطلسی از دیدن تو رنگ میبازند
اگه مردای تو قصه بدونن که اینجایی
برای بردن تو با اسب بالدار می تازن
من نمازم تو رو هر روز دیدنه
از لبت دوست دارم شنیدنه
این ترانه را شهریار قنبری سروده است و اسفندیار منفرد زاده آهنگسازی آن را بر عهده داشته است و فریدون فروغی خوانده است . این ترانه برای اولین بار در فیلم زن باکره، به کارگردانی زکریا هاشمی شنیده شده است و کلیپ آن را می توانید در زیر تماشا کنید و برای دانلود آن می توانید به اینجا بروید
رنگ چشمهای تو بارونو بیادم میاره
وقتی نیستی زندگی فرقی با زندون نداره
قهر تو تلخی زندونو بیادم میاره
من نمازم تو رو هر روز دیدنه
از لبت دوست دارم شنیدنه
تو بزرگی مثه اون لحظه که بارون میزنه
تو همون خونی که هر لحظه تو رگهای منه
تو مثه خواب گل سرخی لطیفی مثه خواب
من همونم که اگه بی تو باشه جون میکنه
من نمازم تو رو هر روز دیدنه
از لبت دوست دارم شنیدنه
تو مثه وسوسه شکار یک شاپرکی
تو مثه شوق رها کردن یک بادبادکی
تو همیشه مثه یک قصه پر از حادثه ای
تو مثه شادی خواب کردن یک عروسکی
من نمازم تو رو هر روز دیدنه
از لبت دوست دارم شنیدنه
تو قشنگی مثه شکلهایی که ابرها میسازند
گلای اطلسی از دیدن تو رنگ میبازند
اگه مردای تو قصه بدونن که اینجایی
برای بردن تو با اسب بالدار می تازن
من نمازم تو رو هر روز دیدنه
از لبت دوست دارم شنیدنه
این ترانه را شهریار قنبری سروده است و اسفندیار منفرد زاده آهنگسازی آن را بر عهده داشته است و فریدون فروغی خوانده است . این ترانه برای اولین بار در فیلم زن باکره، به کارگردانی زکریا هاشمی شنیده شده است و کلیپ آن را می توانید در زیر تماشا کنید و برای دانلود آن می توانید به اینجا بروید
۲ نظر:
man niaazan, na namaazam?!!!
نام اول این ترانه که از شهریار قنبری است در ابتدا نماز بود و بر مبنای همین کلمه هم سروده و اجرا شد اما به خاطر جو حاکم بر جامعه در اون برحهً زمانی(کلمه نیاز جایگزین کلمه نماز در کل قسمت های ترانه شد) حتی یک نسخه از کار با نام نماز هم پخش شد
ارسال یک نظر