۱۳۸۷ اسفند ۲۰, سه‌شنبه

آدمیزاد

آدمیزاد دوتا پا داره و دوتا اعتقاد:یکی برای وقتی که حالش روبراهه و یکی هم برای موقعی که حالش خرابه اسم این دومی رو گذاشته دین .آدمیزاد در کنار غریزه های مثل تولید مثل و خوردن و آشامیدن دو علاقه مفرط هم داره ؛سرو صدا راه انداختن و گوش به حرف کسی ندادن و همیشه موقع حرف زدن گوشش جای دیگه ای چیزی که ادما با کما ل میل بهش گوش میدن وعده وعیده وتملق وچاپلوسیه و تعریف و تمجید ه ...
آدمیزاد نسبت به هم نوعش بخیله برای همینه که قانون را در آورده می گه اگر من حق ندارم فلان کاررا بکنم پس بقیه هم حق ندارند.آدمیزاد به دو دسته تقسیم میشه :مذکرا نمی خوان فکر کنن مونثا نمیتونن فکر کنن هردو دسته چیزی دارند به نام احساس ...
آدمیزاد وقتی فکر میکنه کمرش دیگه شل شده عالم و زاهد میشه بعدشم ازشیرینی لذات زندگی دنیوی چشم می پوشه اسم این کارو میذاره درون نگری...
کتاب "بعضیها هیچ وقت نمی فهمن "نوشته کورت توخولسکی " ترجمه "دکتر محمد حسین عضدانلو"" نشر افراز"

هیچ نظری موجود نیست: