امروز رفته بودم مراسم کمک به شیدای شاعر عزیزو بیمار در گالری طراحان آزاد که دوستی را دیدم و او هم آخرین آلبوم "احسان خواجه امیری" را به من داد و گفت آهنگ "گریه" انگار زبان حال تو ...
گرفتم گوش دادم, دیدم خیلی هم بی راه نمیگه برای همین آهنگ گریه را اینجا می گذارم تا شما هم بشنوید شعر آهنگ از سروده های حامد عسگری است و آهنگساز و تنظیم کننده هم پدرام کشتکاراست
در آخرین آلبوم خواجه امیری به نام "فصل تازه" آهنگی وجود دارد که من خیلی دوست دارم به نام نمی دونی که برای اولین بار در فیلم امشب شب مهتابه شنیدم که شعر آن را در زیر می آورم
نمیدونی
تو چشمات مال من نیستو,نگات دنبال من نیستو
چشاتو دزدکی دیدم ,تو قهوه ات فال من نیستو
نمی دونی دیگه حالی توی احوال من نیستو نمی دونی
تو از من دلخوری اما, اینا اشکال من نیستو
تو از من دلخوری اما, اینا اشکال من نیستو
از اون وقتی که هیچ گوشی, دیگه اشغال من نیستو
نه تو ، نه هیچ کس دیگه, تو استقبال من نیستو
تو قلب تو دیگه جایی, واسه امثال من نیستو
یه ذره دلخوشی حتی, توی اقبال من نیستو
بهارش این جوری باشه ، نه امسال ، سال ما نیستو
نمی دونی ، نمی دونی ، نمی دونی
گریه
گریه نمی کنم نه اینکه سنگم گریه غرورم رو به هم می زنه
مرد برای هضم دلتنگی هاش گریه نمی کنه ، قدم می زنه
گریه نمی کنم ، نه اینکه خوبمنه اینکه دردی نیست ، نه اینکه شادم
گریه نمی کنم ، نه اینکه خوبمنه اینکه دردی نیست ، نه اینکه شادم
یک اتفاق نصفه نیمه ام که ، یهو میون زندگی افتادم
یک ماجرای تلخ ناگزیرم یک کهکشونم ولی بی ستاره
یک ماجرای تلخ ناگزیرم یک کهکشونم ولی بی ستاره
یک قهوه که هرچی شکر بریزی بازم همون تلخی ناب رو داره
اگر یکی باشه من رو بفهمه براش غرورم رو به هم می زنم
گریه که سهله ، زیر چتر شونش تا آخر دنیا قدم می زنم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر