یادت رفت اون همه خاطره ها رو

این روزها که از شاپرک خبری نیست و نه دانشگاه می آید و نه موبایل جواب می دهد و خبری از او ندارم؛ برای من که اعتقاد دارم بی خبری از شنیدن خبربد عذلب آورتر است و می دانم شاپرک در خانه با پدرش چه مشکلی دارد و داستانش شده است مانند فیلم گیس بریده در حالی که اینجا داستان از فیلم گیس بریده نیز پیچیده تر است وبحث ازدواج اجباری شاپرک با مردی که هیچ علاقه ای به او ندارد در میان است مردی که می گویند رقیب عشقی من است...

وازسوی دیگراز آن عزیز سفر کرده نیزهیچ خبری نیست و پشته پا زده است به همه قول و قرارهایمان ودارد در بارسلون سالسا می رقصد بدون آنکه به من بی اندیشد...

شنیدن آهنگ" یادت رفت" علی عبدالمالکی در بام تهران آن هم 100بارپشت سرهم خیلی لذت بخش است .خودم را بسته ام به این آهنگ مخصوصا از ملودی میانی آهنگ که ترکی است و من را یاد شبهای استانبول می اندازد بسیار لذت می برم... راستی این روزها بدجور هوس کرده ام برای بار بیست و چهارم فیلم "شب یلدا" پور احمد را نگاه کنم

بیشتر بخوانید :

متن شهر آهنگ یادرفت در پایین می آید و اهنگ را می توانید در اینجا بشنوید

اشک من باز دونه دونه

میریزه آروم رو گونه از همون روزی که رفتی

دل من داره بهونه
یادت رفت اون همه قول و قرارا

یادت رفت اون همه خاطره ها رو

یادت رفت یکی اینجا به پات نشسته

جز تو به هیشکی دل نبسته

یادت رفت یادت رفت

پ.ن:وبلاگ نویسی در خانه زن وشوهری که از قضا دوست چندین ساله ات هستند و در سالروز تولد عروس می خواهند از هم جدا شوند و شب آخری است که کنارهم هستند بهتر ازاین نمی شود